تنبیه های من



سلام، یه روزی به رضایت دوستم و به دلیلی که دوست ندارم بگم.

بنابر این شد که بعد از ظهر ساعت فلان در فلانجا بیاد تا تنبیهش کنم.

برنامه این بود که 120ضربه فلکش کنم.(ان شاء الله که میدونید فلک چیه.)

روز و ساعت موعود 10 دقیقه دیر آمد و بنابراین 30 ضربه اضافه و در نتیجه150 ضربه قرار شد که به کف پاش بزنم.

داشت التماس میکرد که بگذر یا حداقل کمش کن که راضی نشدم به هیچ وجه فقط گفتم؛میتونیم در دو روز تنبیه رو انجام بدیم اما میشه 200 تا.

اونم قبول کرد.

پاش رو به مکانی که تعبیه شده بود،گذاشتم و رفتم از کیفم کابلم رو در آوردم.

کابل رو دولا کردم و گفتم هر ضربه ای که میزنم بشمار؛وگرنه از اول شروع میکنم.

بالاخره شروع شد؛15ضربه که زدم؛گفت میخوام استراحت کنم.

گفتم باشه.

چند ثانیه ای استراحت کرد.

دوباره شروع کردم . این دفعه صداش بالا رفت ولی من اجازه استراحت ندادم تا ضربه40.

دیگه پاش قرمز شده بود و داد های ناهنجاری زده بود؛اما من منصرف نشدم و 20 ضربه خیلی محکم رو حواله کف پاش کردم که دیگه دادش رفت هوا وشروع به التماس کردن کرد؛دوستم یه پسرنوجوان16ساله بود.

دیگه نتونست تحمل کنه که 40 تای دیگه که سهم امروزش بود رو بزنم.

منم موکولش کردم به فرداش که دیگه در رفت و نیومد سر قرار.

تا اون باشه که دیگه.

_________________________________________________________________________

مرحبا ، یوما ما لرضا صدیقی وسبب لا یعجبنی.

لذا جئت إلى فلانیا عند الظهر لمعاقبته.

کانت الخطة أن تطیر 120 نبضة (إن شاء الله تعرف ما هی الذبابة .)

کان الوقت والساعة الموعودة متأخرین 10 دقائق ، لذلک أضفت 30 نبضة و 150 نبضة على قدمی.

کان یتوسل أن یترک أو یترکه على الأقل غیر راضٍ ، فقلت لا ، قد تتم معاقبتنا فی غضون یومین ولکن قد ی 200.

لقد قبل.

وضعت الرش فی المکان الذی کان فیه مضمنًا ، وذهبت لإزالة الکابل من حقیبتی.

کرّنت الکابل وقلت أننی سأحسب کل ضربة سأوجهها ، وإلا سأبدأ من الصفر.

أخیرًا بدأت - 15 طلقة أصابتها ؛ قلت إننی أرید أن أستریح.

قلت حسنا.

استراح لبضع ثوان.

لقد بدأت من جدید . هذه المرة کان صوتها مرتفعًا ولکن لم أسمح لنفسی بالراحة حتى بلغت 40.

أصبح الرش الآن أحمرًا وکانت الشذوذ منتفخة ، لکننی لم أستسلم وأصطدم بالأرضیة 20 مرة لدرجة أنه انفجر وتوسل للحصول على المساعدة ؛ کان صدیقی صبیًا یبلغ من العمر 16 عامًا.

لم یستطع تحمل هزیمة الأربعین الآخرین التی کانت حصة الیوم.

أنا أیضا أجلته إلى الشخص الذی غادر ولم یأت.

حتى ذلک الحین .

_____________________________________________________


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

پنل پیامک ، پنل پیامک رایگان ،سامانه پیامک رایگان عصبانيت بلاگ انتخاب سنتر خوراکی ها Elijah پرسش مهر کـریمانــه نقد و بررسي هدفون ها احقاق اینتکس تهران